دانشجویان رشته فلسفه سیاست متوجه هستند که اصلیترین بنیان استدلالهای ادموند برک، استدلال از راه قدمت است. تعریف این مغالطه به سادهترین شکل ممکن عبارت است از این فرض که فلان چیز تنها به این دلیل خوب یا صحیح است که دارای قدمت است.
کارها همیشه به همین منوال انجام میشده، و ما هم همین روال را در پیش خواهیم گرفت.
(این روش قبلاً باعث فقر و بدبختی شده، پس دوباره هم انجامش میدهیم…)
قدمت یک باور یا ادعا به خودی خود نمیتواند باعث درست بودن آن باور شود. استدلال از راه قدمت در سادهترین شکل خود بهنوعی باعث فکر کردن کمتر میشود، زیرا روشی را نشان میدهد که قبلاً همه چیز از آن طریق انجام میشده و لذا نیازی به گرفتن تصمیمهای دشوار نیست. پیچیدهترین شکل آن هم فلسفه است. نسلهای قبلی کار را به همین ترتیب انجام میدادهاند و موفق هم بودهاند، پس ما نیز چنین خواهیم کرد. این مغالطه در نقاب بحث درباره تداوم امور و تأمل ما در خصوص امور آشنا پنهان میشود.
گرچه قدمت یک باور به آزموده شدن آن گواهی میدهد، اما لزوماً به صدق آن نمیانجامد. اینکه قدیمیتر بودن را با بهتر بودن یکی بدانیم کاری مغالطهآمیز است. مگر نه اینکه پیشرفت انسان از طریق جایگزین کردن باورهای قدیمیتر با آرای بهتر صورت گرفته است؟ گاهی انسان کارهایی را برای هزاران سال به شیوه خاصی انجام داده و یا باورهای خاصی را طی این مدت حفظ کرده است. این امر باعث درست بودن این مسائل نمیشود، همانطور که به معنای غلط بودن آنها هم نیست.
تو ماشین نداری. من هم هیچوقت ماشین نداشتم، پدرم هم نداشت، و پدربزرگم هم همینطور.
(که احتمالاً به همین دلیل بوده که هیچکدام به هیچ جا نرفتهاند.)
حزب محافظهکار [در ایالات متحده] عاشق استدلال از راه قدمت است. این حزب چنین استدلالی را بارها مطرح کرده و جای تعجب است که همچنان به این کار ادامه میدهد. ارزشهای قدیمی نظیر میهنپرستی، عظمت ملی، نظم و انضباط – و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید- حتماً صحیح هستند. چون قدمت دارند، پس خوب هم هستند.
دنیای تجارت نسبت به رواج این مغالطه حساسیت نشان میدهد و به همین دلیل هم رفتارهای خود را اصلاح میکند. یک برند سیگار بهنام وودباین [به معنی سیگار برگ ارزان] که سهم بزرگی از بازار را در اختیار داشت از این میترسید که تصویر ذهنی مردم نسبت به آن قدیمی و از مد افتاده باشد، اما نمیخواست علاقهای که افراد بهطور غریزی به چیزهای قدیمی دارند را از دست بدهد. یک مجله علمی تخیلی بهنام استودینگ [بهمعنای حیرتانگیز] نگران این بود که نام مجله یادآور عصری باشد که حالا به پایان رسیده و همین امر ممکن بود مانع رشد آن شود. مسئولان مربوطه در هر دو مورد تصمیم گرفتند تغییرات تدریجی را اعمال کنند و تغییر طراحی بستهبندی سیگار و نام مجله بهطور نامحسوس و طی چند هفته صورت بگیرد. مجله توانست با موفقیت عنوان خود را از استودینگ به آنالوگ تغییر دهد، اما ظاهراً دیگر هیچ نشانی از سیگار وودباین بهجا نماند. شاید مشتریان سیگار محافظهکارتر از خوانندگان داستانهای علمی- تخیلی باشند؟!
استفاده مهارتآمیز از استدلال از راه قدمت نیازمند داشتن دانشی دقیق در مورد کشور چین است. دلیل آن هم ساده است. تمدن چین قدمت بسیار زیادی دارد و استانهای مختلفی را هم پوشش داده است، بهطوری که میتوان گفت تقریباً همه روشها، زمانی امتحان شده باشد. اگر دانش کافی داشته باشید میتوانید استدلال کنید آنچه در حال دفاع از آن هستید از قدیم در استان شین شان مورد احترام بوده، و قرنها باعث بهوجود آمدن صلح، آرامش خاطر و شکوفایی انسان شده است.
ما مبلمان خود را به بهترین شکل، یعنی به روش قدیمی درست میکنیم.
(و درست به همین دلیل است که اصلاً مبلمان خوب و راحتی نیست، چنانکه همیشه همینطور بوده است.)
جالب و حاوی طنز لطیفی بود.
به نظرت این استدال هم شامل این می شه : چون قبلا تجربه شده پس بهتره.
محمود جان سلام،
به نظرم بله، چون مسئله این مقاله صدق یا درستی یک چیزه نه بهتر یا بدتر بودن یک چیزی. چون اساساً مغالطه به صدق مسئله برمیگرده نه کاربردش. یعنی می تونیم بگیم فلان چیز چون تجربه شده، بهتره (البته به شرطی که تمام شرایط مقایسه یکسان باشه؛ مثلاً چند وقت پیش دیدم که یک سری استدلال کرده بودن که نظام پادشاهی چون در دانمارک تجربه شده و خوب بوده برای ایران هم خوبه!). اما به هر حال خوب بودن یک چیزی لزوماً باعث درست بودن اون نمیشه.
نمیدونم اینهم به استدلال از راه قدمت مربوط میشه یا نه ( احتمالا میشه) توی مدرسه بچه ها رو میزنن، ( یا پدر و مادرهایی که بچه ها رو تنبیه بدنی میکنند) بعد میگن ما هم کتک خوردیم، مگه چی شد؟ بد از کار در نیومدیم. خیلی وقتها دلم میخواد بگم همچین خیلی هم چیز خوبی از آب در نیومدید. جالبه که فرض میکنن خیلی انسانهای خوبی هم شدن. فکر کنم این با مطلب قبلی در خصوص خودبزرگ بینی هم بی ربط نباشه.
هتاو گرامی سلام،
بله به هر دو مطلب مربوط است، چه خوب که مثالها را در اطرافمان پیدا کنیم، این طوری اشکالات استدلالهای خود و دیگران راحت تر معلوم می شود.
ممنون مفید بود
ممنون که خوندین و نظر گذاشتین